پروژه گسترده هدف گذاری

هدف گذاری مفهوم چند وجهی و گسترده ای است که پیچیدگی ها و ابهامات خودش را دارد، بنابراین با دانستن علت های گستردگی هدف  گذاری و شناخت آنها میتوانی روش ها و اصول مناسب هدف خود را تشخیص دهیم و نظر به آنها مسیر خود را بطور مطمئن تر برنامه ریزی کنیم.

پیچیدگی هدف گذاری را می توان به سه علت ذیل ربط داد.

۱. دو فضای کاملا متفاوت بین هدف گذاری شخصی و کاری:

هدف گذاری در سازمان ها به سبب وجود سیستم پرداخت و پاداش بسیار پیچیده می باشد، کارمندان نظر به پاداشی که بعد از رسیدن به هدف بدست می آورند تلاش می کنند. بحث هدف گذاری سازمانی جز مهم در حوزه مدیریت منابع و رفتار های سازمانی است و اشتباه در آن، می تواند سبب رقابت نادرست، رفتار های غیر اخلاقی، شکل گیری اختلافات و موارد مشابه در سازمان شود.

در هدف گذاری شخصی، از یک سوی سیستم پاداش وجود ندارد و فرد ملزم است که این نیاز را از راهی دیگری رفع کند، و از سوی دیگر، برخلاف هدف گذاری سازمانی که افق دید کوتاه مدت دارند چون تخمین درست آنچه در ده سال آینده رخ خواهد داد دشوار است و ناگزیر به اهداف دو ساله روی می آورند، در هدف گذاری زندگی افراد افق دید بلند مدت دارند و تا چند دهه از زندگی خود را زیر نظر خواهند داشت، حتی افرادی که برنامه ریزی برای آینده را قبول ندارند هم برای دوران تقاعد خود برای سازمان های بیمه پول پرداخت می کنند.

۲. عدم مرز مشخص بحث هدف گذاری با مباحث دیگر

هدف گذاری آنقدر وسیع می باشد که مرز آن با مباحث همچون مدیریت زمان، برنامه ریزی، مدیریت منابع، تغییر یا تثبیت عادت های فردی چندان شفاف نیست. بنابراین هدف گذاری را زیر شاخه یکی از این مباحث در نظر گرفتن کاری نادرست خواهد بود.

از یک سوی بحث برنامه ریزی آنقدر وسیع است که نمی تواند آن را به زیر شاخه هدف گذاری در نظر گرفت و از سوی دیگری بدون برنامه ریزی روزانه هم نمی تواند به اهداف تعیین شده برسیم، به همین شکل، تغییر و تثبیت عادت های فردی ریشه بزرگ در مباحث چون سبک زندگی، انضباط شخصی، اهمال کاری، و حتی خودشناسی دارد که نمی تواند آنرا زی مجموعه هدف گذاری قبول کرد و از سوی دیگری گسترده بودن هدف گذاری در قالب تغییر و تثبیت عادت ها قرار گرفته نمی تواند.

۳. هدف گذاری در سطوح و لایه های متفاوت

هدف گذاری در هر سطح و جایگاه دارای نکات مهم و مشخصی است که عدم در نظر گرفتن آنها سبب خواهد شد که نه تنها به اهداف خود نرسید بکله زمان و انرژی خود را نیز هدر دهید.

بطور مثال در سطح توسعه فردی، یادگیری تایپ سریع، یادگیر زبان ویا تفکر نقادانه دارای روش ها و اصول متفاوت هدف گذاری می باشد، بنابراین انتخاب روش های هدف گذاری برای تایپ سریع را نمی تواند برای هدف گذاری یادگیر تفکر نقادانه انتخاب کرد چون هر کدام آنها منابع مختلفی برای رسیدن به آنها نیاز دارند.

این اهداف نه تنها در ظاهر بلکه در هویت هم یکسان نیستند و زمانی که سطح هدف گذاری تغییر می کند، جنس اهداف هم عوض می شوند. بنابراین با تغییر سطح اهداف اصول، تکنیک ها و روش های آنها هم متفاوت خواهد بود.

در خلاصه، در زمینه یادگیری هدف گذاری و هدف گذاری، باید مفهوم آن را از زوایا دید مختلف برسی کرد و برای یک  نگاه یا رویکرد خاص تعصب نداشته باشیم.

نوشته‌های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *